قیمت 9,000 تومان

فرازهایی از کتاب
۱. روپرت شلدریک (Rupert Scheldrake) زیست شناس مشهور، در کتاب «علم جدید حیات»، فلسفه جدیدی را پیش می کشد که ثابت می کند نحوه تفکر ما نه تنها برا اوضاع و احوال شخص ما که بر اذهان همه انسان ها در سراسر جهان تاثیر می گذارد. شلدریک، که برای اثبات نظریه اش از شواهد علمی و تجربیات بسیاری کمک گرفته، معتقد است که حافظه و شعور انسان تنها در مغزش ذخیره نمی شود بلکه چیزی به نام «شعور جمعی» نیز وجود دارد. (ص ۹ و ۱۰)
۲. ویکتور هوگو می گوید: «عقیده ای که بر اذهان توده مردم جای گیرد و زمان ابرازش فرا برسد چنان نیرومند است که حتی اگر تمام ارتش های جهان متفق شوند یارای مقابله با آن را ندارند.» (ص ۱۱)
۳. مهاتما گاندی: «از گناه بیزار باش، اما گناهکار را دوست داشته باش.» (ص ۱۳)
۴. یک ضرب المثل چینی چنین می گوید: «اگر فقط به فکر سال آیند هستی، بذری بکار. اگر به ده سال دیگر می اندیشی، نهالی غرس کن و اگر به صد سال آینده فکر می کنی، در آموزش و ارتقاء فرهنگ جامعه بکوش.» (ص ۱۳)
۵. هنگامی که مهاتما گاندی، پیشوای بزرگ هند، در ایستگاه راه آهن کلکته و در میان انبوه جمعیت، این شهر را ترک می کرد، شخصی یادداشتی به او داد تا قبل از ترک آن جا پیامی به مردم خود بدهد. او گفت: «من خود پیامم.» او که مرد عمل بود از مردمش می خواست تا از اعمال او پیامش را دریابند. (ص ۲۳)
۶. اصل کل حیات می گوید: برای برآوردن آرزوهای تان باید در دنیای درون به جست و جو بپردازید. (ص ۲۵)
۷. جیمز آلن (James Allen) می گوید: «اوضاع و احوال زندگی هر کس نمایانگر طرز فکر اوست.» به عبارت ساده، زندگی محصول تفکر و اندیشه ماست. (ص ۳۹)
۸. الینور روزولت (همسر فرانکلین روزولت، رئیس جمهور سابق آمریکا) گفته نغز و جالبی دارد. او می گوید: «هیچ کس نمی تواند شما را آلت دست کند مگر با رضایت خودتان.» (ص ۴۰)
۹. تحقیقات در رشته مهندسی بیوشیمی حاکی از آن است که افکار مثبت و منفی موجب ترشح آندروفین های (Endrophin) متفاوتی در مغز می شود. اگر افکار منفی بر ذهن حاکم باشد، آندروفین بیماری زا و اگر اندیشه مثبت و هماهنگ بر ذهن مستولی شود، آندروفین شفابخش ترشح می شود. (ص ۴۴)
۱۰. اشتباه اغلب مردم آن است که برای شاد بودن و شادمان زیستن مدام به دنبال کسی یا چیزی می گردند. حال آن که منشاء شادمانی را باید در قلب و درون خود جست و جو کرد. (ص ۴۵)
۱۱. اگر در جست و جوی عشق و محبت باشیم، شاهد خواهیم بود که مزورانه از چنگمان می گریزد. اگر در تکاپوی به دست آوردن شادی و شادمانی باشیم، موذیانه از دستمان فرار می کند. اما زمانی که به تندرستی، عشق و شادمانی در اعماق قلب و ذهن خود دست یابیم، دیگر راهی برای گریز ندارد. آن گاه ناظر تغییرات شگفت انگیزی در زندگی مان خواهیم بود. (ص ۴۷)
۱۲. آن چه برای ادامه یک رابطه مستحکم لازم است، توافق در وجود پاره ای اختلاف نظرهاست. (ص ۵۳)
۱۳. وقتی در جمع دوستان و اقوام، اوضاع و احوال زندگی کسی را زیر ذره بین قضاوت می برید، در حقیقت شخصیت نا متعادل خود را به دیگران معرفی می کنید. (ص ۵۸)
۱۴. این حقیقت را درک کنید که هر گامی در جهت به دست آوردن اهداف برمی دارید، بهایی برابر با خود هدف دارد. (ص ۶۴)
۱۵. مزلو (Abraham Maslow) می گوید: «آنان که پیوسته در تلاشند تا با اهداف بالاتری دست یابند عموما انگیزه ای جز کمبود ندارند.» (ص ۶۵)
۱۶. [شخصیت سالم] حتی اگر در زندان باشد، فکر خود را به طور خلاق و بدیعی به کار می اندازد تا با استفاده از اوقات از فلج شدن شور و شوقش نسبت به زندگی جلوگیری کند. (ص ۷۸)
۱۷. الگوی شخصی سالم هرگز در پی شادمانی نیست، بلکه به راستی زندگی می کند و شادمانی پاداش اوست. (ص ۸۰)
۱۸. پس از آن که به بخش والاتر وجود خود دست یافتید، رابطه با خود را انسجام می بخشید و در نتیجه دوستان فراوانی که روزی برای تان با اهمیت بودند، اهمیت خود را از دست می دهند و فقط به چند دوست اکتفا می کنید که اگر چه در همه کارها با شما توافق ندارند اما همیشه حامی و پشتیبان شما هستند. (ص ۸۶)
۱۹. [اسکات جو] می گوید: «بالاترین سطح بصیرت زمانی است که آدمی دو پدیده کاملا متضاد را در وجود خود حس کند.» (ص ۹۰ و ۹۱)
خلاصه کتاب
راز بقای سلول ها آیا هرگز از خود پرسیده اید که چرا بینی شما نمی افتد یا چرا همیشه دستتان آویزان است؟ جواب این است که همواره بین سلول های بدن هماهنگی و مشارکت و توافق وجود دارد که سلامتی را برای همگی ما ارمغان می آورد.
تومورهای سرطانی، چیزی جز یک ناهماهنگی و هرج و مرج درون ساولی نیستند. اگر یک بیمار سرطانی خود را عضوی از جامعه بشری احساس کند و از صمیم قلب برای همنوعان خود سلامت و سعادت بخواهد، یاخته های بدن او نسبت به این اندیشه مهرآمیز واکنش نشان خواهند داد و بهبودی از راه خواهد رسید. علاوه بر این هر انسان در بطن جامعه بشری به مثابه یک سلول عمل می کند. کره زمین هم در میان سایر سیارات به منزله یک سلول است. هر زمان که این سلول، انباشته از سلاح های نظامی شود و کشتار و جنایت دسته جمعی سراسر جامعه را فراگیرد، عدم تعادل باعث نابودی زمین خواهد شد. پس چه باید کرد؟ باید جامع و جهانی اندیشید و تاثیر دراز مدت عملکرد هر کاری را در نظر گرفت. باید باور کنیم که همه یکی هستیم و رنج بشریت رنج خود ماست. باید عاشق بود چون عشق حد و مرز ندارد.
موفقیت را با زندگی تان بیامیزید برای دست یافتن به موفقیت باید از محدوده خود خارج شد و نباید تنها به فکر سهم خود بود. باید با روحیه ای قاطع در راستای آرزوی خود قدم برداشت تا موفقیت را به دست آورد.
بعضی انسان ها هم چون مرغابی تمام عمر دور خود می چرخند و بعضی هم چون عقاب اوج می گیرند و به هر آن چه می خواهند دسترسی پیدا می کنند. سعی کنید مانند عقاب باشید. البته عوامل آموزشی، در مورد کسانی که دارای زمینه های تربیتی و روحی مناسب نیستند، اثرات بارزی بر جا نمی گذارد. درست مثل این که بخواهید به مرغابی بیاموزید که مانند عقاب پرواز کند. مراقب دام مرغابی ها باشید. آن ها همه جا هستند و سعی می کنند شما را با خود هماهنگ کنند.
نسبت به سخنان خود متعهد باشید و به آن عمل کنید. اقدام کوچکی برای مشکلات جامعه بهتر از ابراز عقیده برای بزرگترین مشکل بشری است.
عظمت خود را دریابید هر انسانی با تولدش نشان می دهد که برنده است چون شانس زنده بودن را پیدا کرده است. هر انسان قطعه ای از پازل (puzzle) هستی است. اهمیت هر کس به آن حد است که بدون وجود او، پازل جامعه بشری ناقص خواهد بود. برای رسیدن به خواسته هایتان، در دنیای درون خود سیر و سفر کنید. به آن چه در آرزویش هستید اعتقاد داشته باشید، خود را سزاوار آن بدانید و بعد وارد عمل شوید. باید موانع را کنار زد. گاهی این موانع واقعی و گاهی ذهنی هستند. وقتی از گل سرخ حرف می زنیم حروف گ – ل – س – ر – خ به ذهن شما نمی آید، بلکه تصویری از گل سرخ در ذهن شما ایجاد می شود. پس با تصویر ذهنی تجربه ای را به مغز بسپارید. همه توانایی های شما به این امر بستگی دارد که چگونه خود را در ذهنیت خود می بینید. باورها و آموخته هایی را که نادرست هستند از ذهن خود دور بریزید.
تاثیر تصاویر ذهنی بر رفتار بسیار زیاد است. اما منظور این نیست که با صرف به تصویر کشیدن خواسته ها در ذهن، می توان به آن خواسته ها دست یافت. بلکه اولین قدم، تصویر ذهنی است.
آنان که مشکل بی خوابی دارند، تصویر منفی بی خوابی را به ذهن خود داده اند. جوانی و پیری احساسی است که می توان در ذهن خود آن را یافت و در سیمای خود آن را دید. بیماری و سلامتی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. اگر در ذهنتان لیمویی را قاچ بزنید، در عمل بزاقتان ترشح می شود. این قدرت نیروی ذهن را نشان می دهد.
شفا از درون شما می آید. می توان تنگی نفس، سرماخوردگی، اعتیاد به سیگار، الکل و مواد مخدر، اضافه وزن و امثال این ها را با نیروی ذهن کنترل کرد.
زندگی هر کس نشان دهنده طرز فکر اوست. باید مسئولیت زندگی را به گردن گرفت. ما مسئول رفتاری هستیم که دیگران با ما دارند. چون خود ما به آنها اجازه چنین رفتاری را می دهیم. اگر کسی شما را دوست ندارد، بدانید که حداقل کافی است خودتان را دوست داشته باشید. کنترل احساسات تان را به دست دیگران ندهید.
بزرگ ترین مولد انرژی جهان، بخشش است. پرورش کینه و نفرت در ذهن از سلول های سرطانی هم کشنده تر است.
تسلیم حوادث نشوید. به دنبال یافتن فرصت ها باشید.
بپذیرید که گاهی برای ادامه یک رابطه مستحکم نیاز به اختلاف نظر هست.
اگر توده ای زباله ببینید آن را دور می زنید تا بوی نامطبوع آن را با خود به همه جا نبرید. پس اگر برقراری ارتباط با افرادی مشکل یا غیرممکن است، آن ها را دور بزنید.
در بانک خیرخواهی پس انداز کنید با بیشتر از آن چه بخشش کرده اید، دریافت کنید.
همنوایی با قوانین طبیعت با قوانین طبیعت همنوایی کنید. اگر سخت زندگی کنید قایق خود را بر خلاف جریان آب می رانید. پس به تعادل و آرامش نخواهید رسید. همواره قایق خود را برانید نه قایق همسایه را. زیبایی ها را ببینید نه زشتی ها را. به هدف های خود بچسبید ولی نرم و سبک نه مصرانه و با فشار. آسوده باشید و امور را به حال خود واگذارید. بر خود سخت نگیرید و زورق زندگی تان را به دست امواج شگرف هستی بسپارید تا هوش کیهانی خود از جزییات آن مراقبت لازم را به عمل آورد.
جهان سرای کامل و تمام عیار است. مکانیزم گردش آن بر اساس یک تسلسل مثبت است. هر حرکت مثبتی در گیتی موجب رویداد مثبت دیگری می شود. به عکس، هر گونه اندیشه یا رویداد منفی در جهت تعارض و مخالفت با نظام جهان است.
اصول جاودانی حیات بر اساس یک برنامه در جریان است اما شالوده آن بر خلاف برنامه اداری مبتنی بر قدرت اندوزی نیست، بلکه بر اساس ایثار و بخشش است.
در حیطه ایثار، جمع آوری دارایی مفهومی ندارد. بیشتر ببخشید تا بستانید. اما اگر با نیت بیشتر گرفتن، ایثار کنید یعنی جریان انرژی را بند می آورید. اگر احساس می کنید که باید فلان ملک، اتومبیل یا مقام را داشته باشید و بدون آن احساس کمبود می کنید مفهومش آن است که تحت سلطه دارایی قرار گرفتید و قربانی شده اید. هر چه بیشتر به دست آورید، بیشتر می خواهید و دچار بیماری زیاده طلبی می شوید. می توان برای زندگی بهتر و راحت تر ارزش قایل بود ولی نباید برای رسیدن به آن بر خود و دیگران سخت گرفت.
سعی کنید در دام آینده نگری گرفتار نشوید. آینده نگری کاری مثبت است. اما اگر مدام به فکر فردا باشید، حال را از دست خواهید داد. آنان که همیشه در پی اهداف بالاتر هستند، انگیزه ای جز کمبود ندارند. باید انعطاف پذیر بود و بین اهداف و راه رسیدن به اهداف توازنی برقرار نمود.
تغییر همیشه امکان پذیر است. اغلب تغییر بسیار سخت به نظر می رسد. اما واقعیت این است که اوضاع و احوال و شرایط مرتبا در حال تغییر است و می توان با آن ها تغییر کرد. هدف تان را با مشورت ندای باطن تعیین کنید و بگذارید تا تصویر آن بر پهنه ضمیر باطن تان نقش ببندد. آن گاه شاهده خواهید بود که ناخودآگاه در جهت آرزویتان کشیده می شوید. در این حال یک تصویر ذهنی، مانند تجربه ای که حاصل یک کار انجام شده است، در مغز ذخیره می شود و در نتیجه شما فقط به فرصت می نگرید و با تلاش می توانید آن را به منصه عمل درآورید. به علاوه دیگر چشم به راه دسترسی به اهداف خود نیستید، زیرا هدف همان اعمالی است که انجام می دهید.
تصویری از یک شخصیت سالم شخصیت سالم را نباید در رمان ها جستجو کرد. شخصیت سالم به سادگی با شرایط روزگار سازگار است و توانایی عجیبی در پذیرفتن و لذت بردن از همه چیز را دارد. او در زمان حال زندگی می کند، مانند کودکان و جانوران. از گذشته عبرت می گیرد و به فکر آینده است ولی نگران آن نیست. او برای خود ارزش قایل است، برای همین گهگاه نیاز به خلوت و تنهایی دارد. گاهی برای مردم عادی مشکل است که او را دوست بدارند چون در برابر آزادی عمل در زندگی اش بسیار سرسخت و مصر است.
او هرگز به دنبال تایید یا تحسین دیگران نیست، هر چند تاثیر مثبت تشویق را می داند. او در برابر تفاوت های ظاهری انسان ها نابینا است. او فردی مریض احوال نیست. اگر بیمار می شود این توانایی را دارد که تسلیم بسیاری از بیماری ها نشود. او به دنبال شایعه پراکنی و یاوه گویی نیست، چون اصولا وقتی برای آن ها ندارد. او خلاق و سرشار از انرژی است. او برای ارضای تمایلات درونی خود تلاش می کند. پس پند و اندرزهای نامطلوب دیگران او را دچار تردید نمی کند. او ساده، صادق و بی ریاست. او در پی شادمانی نیست، بلکه به راستی زندگی می کند و شادمانی پاداش اوست. شما هم می توانید شخصیتی سالم داشته باشید. تنها کافی است که تصمیم بگیرید چنین باشید.
اندیشه همه چیز است با اندیشه می توان به همه جا سفر کرد. بی تردید با زوال جسم مادی، اندیشه مانند گذشته به زندگی خود ادامه خواهد داد. هر هفت سال کل بدن ما عوض می شود. یعنی سلول های جدید جایگزین سلول های قدیمی می شوند. پس قالب فیزیکی بدن مدام در حال تغییر است. اما اندیشه جاودانه خواهد ماند.
در جهان هستی همه چیز در حال ارتعاش است، حتی اگر جامد به نظر بیایند. سریع ترین ارتعاشات مربوط به اندیشه است. این اهرم نیرومند همواره در اختیار ماست. اگر ارتعاشات ذهن با ارتعاشات دنیای خارج یکی شود، حس هم دردی و نوع دوستی وجودمان را فرامی گیرد و آماده ایثار می شویم و این آغاز یک تحول بزرگ در درون ماست.
باید از قالب فیزیکی خود بیرون رفت تا به خرد و شعور لایتناهی رسید. ما یک سوم از عمر خود را در خواب می گذرانیم. زمان و مکان در خواب معنا ندارد. خواب صد در صد به اندیشه انسان متکی است. اگر جاده ای بن بست را در خواب ببینیم می توانیم برای ادامه سفر خود، پر و بال درآوریم و پرواز کنیم. پس با نیروی اندیشه می توان موانع را به فرصت ها تبدیل کرد.
زندگی ابعاد مختلفی دارد. ابعاد مختلف زندگی بشر را می توان به نردبانی که دارای سه پله است تشبیه کرد. پله پایینی نردبان مرحله خواب و رویا، پله دوم جهان فیزیکی و پله سوم عالم پس از مرگ است. آن چه در خواب و رویا می بینیم، در جهان فیزیکی می تواند تصوراتی پوچ و باطل به نظر برسد. آن چه در عالم پس از مرگ هم مشاهده می شود می تواند نمایانگر این باشد که جهان فیزیکی دارای توهم و خیال های باطل بوده است.
نیروهای عالم دارای دوگانگی هستند. مثل امید در برابر ناامیدی و نیکی در برابر پلیدی. هرگز نمی توان دو قطب آهن ربا را از هم جدا کرد. به همین دلیل همیشه کشکمکش بین امیال مادی و معنوی وجود دارد. اگر از قیدهای نفسانی رها شویم، به خرد و انرژی لایتناهی خواهیم رسید.
نظرات
متوسط امتیازات
جزئیات امتیازات
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.